ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید ، زلیخا که جوان شد ...
حامد عسگری
حسادت می کنم به استکان چای هر روزت
به عطری که به گردن می زنی و می دهد بویت
...
شوق تو دشت سینه ام را می دود تا صبح
آهوی من ... کی می گذاری سر به صحرایم؟
اصغر معاذی
بعد از نشانه گرفتن ، بعد از کمان را کشیدن
ظلم است این تیر سوزان پیش از اصابت بسوزد.
بهمن صباغ زاده
ایوب نیست آنکه به عشقت شده اسیر
سر رفتن از بهانه ی لبریز تا به چند؟
سید مهدی نژاد هاشمی
نام " دل " بردم و از سینه ام آتش برخاست
تا بدانی که چه کرده است همین دل با من ...
سجاد رشیدی پور
" من مانده ام مهجور از او ، بیچاره و رنجور ... "
من قرن ها رنجم در این تضمین تماشا کن .
مهدی فرجی
خوش بحال بوته ی یاسی که در ایوان توست
می تواند هر زمان دلتنگ شد بویت کند.
علیرضا بدیع
تو تنها می توانی آخرین درمان من باشی
و بی شک دیگران بیهوده میجویند تسکینم.
محمد علی بهمنی
چگونه شرح دهم بت پرست یعنی چه؟
کسی که دل به تو یک عمر بست ، یعنی چه؟
الهام دیداریان
نه سنگ نیست دلم آنچنان که می گویند
به هم فشردگی چند قرن اندوه است .
محمد هدایت زاده
درد ما چیست؟عاشقی،مستی،ای که درمان دردها هستی!
این که لطفت نکرده تا حالا درد ما را دوا ، خدا را شکر .
قاسم صرافان
آنچنان سرگرم رویای تو هستم ، بارها
دیده ام خواب تو را با دیده ی بیدار خویش.
حسین دهلوی
یکی از معجزات حضرت شش ماهه لبخند است
نصیحت میکند با خنده هایش مادر خود را .
سید تقی سیدی
گمان مکن دل آتشفشانم از سنگ است
که قله های جهان قلب شعله ور دارند .
مهدی مظاهری
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو می سوزم و خوشم
محمد حسین بهجت تبریزی
لبی هم تر نکردی تا بگویی دوستت دارم
شرابم ریخت عمرم ریخت دیگر وقت خاموشی ست
بهروز آورزمان