سویدا...
سویدا...
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
ابد ...
من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم
داغ سودای توام سر سویدا باشد .
لسان الغیب
۳
۰
... سویدا
نظرات
(۴)
۱۱ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۳۹
مُر داد
مانا و پایدار باشید.
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلمِ شرم نوشتند: نشد!
فاضل نظری
پاسخ:
زنده و پاینده باشید
خلاصه مثل مترسک گذشت زندگی من
نشد که عرصه ی پروازی از عقاب بگیرم.
محمد علی بهمنی
۱۱ مرداد ۰۰ ، ۰۲:۱۱
مُر داد
چه گلیست که زیر نور مهتاب میشکفد...
سلام و درود به شما، جاتون بسیار خالیه حواستون هست؟
پاسخ:
ممنون از محبتتون
شرمیست در نگاه من ، اما هراس نه
کم صحبتم میان شما ، کم حواس نه
کاظم بهمنی
۰۹ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۵۳
مُر داد
تو ای دوست
ای اهل شعر و معرفت
کجایی؟
پاسخ:
سلام علیکم
از تو سپاسگذارم همین که می افتد
به حوض خاطره ام عکسی از رخت ای ماه !
...سویدا
۲۶ فروردين ۰۰ ، ۱۴:۱۶
مُر داد
سلام. روزتون بخیر
زیبا و تاثیر گذار بود..
از تمام هیاهوی این دنیا
تنها پنجرهای میخواهم
که سالها
در انتظار تو
بر شیشههای مه گرفتهاش
آه بکشم
#راحله ترکمن
پاسخ:
علیکم السلام
ممنون از حضورتون و سپاس از شعر زیبایی که نوشتین.
خفته خاک لحد را که تو ناگه به سر آیی
عجب ار باز نیاید به تن مرده روانش
شیخ اجل
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلمِ شرم نوشتند: نشد!
فاضل نظری