فدای خندۀ مستت که از خزانۀ غیب
تبسم تو یقینا عنایتی دگرست
زبان بریز و دوباره بیا و مستم کن
که در تراوش لعلت بلاغتی دگرست
محمدمهدی مقدم

فدای خندۀ مستت که از خزانۀ غیبتبسم تو یقینا عنایتی دگرستکه در تراوش لعلت بلاغتی دگرست
محمدمهدی مقدم